از زیر آب می‌بینیم مردی را که بر پشت، روی آب رها و آزاد شناور است. این نخستین نمای مستند قاضی و مرگ ساخته حسن خادمی است. مستند را دوست حقوق‌دانمان مهدی کوهیان با سرمایه ایدفا بِرْتا مستقر در هلند تهیه کرده است.

مرد رها و سبک‌بال نمای نخست قاضی نورالله عزیزمحمدی است و بقیه 54 دقیقه مستندی که با محوریت او می‌بینیم تفسیر این وضعیت او است. این‌که چطور می‌شود مردی در مدت‌زمانی نزدیک به چهل‌وپنج سال نزدیک به 4000 حکم قصاص شامل اعدام صادر کند و این‌قدر آزاد و رها باشد.

برای نوشتن این یادداشت به‌جز دوباری که مستند را دیدم مصاحبه ایشان با برنامه اختیاریه را نیز دیدم. نکته جالب این‌که مصاحبه افزون بر مستند حرفی نداشت. این یعنی آن‌که مستند مأموریت خودش را درست انجام داده است و زندگی این مرد را به‌درستی بازنمایانده است جوری که میزبان اختیاریه هرچه سعی کرد نتوانست پاسخی بیرون از اطلاعات مستند از قاضی عزیزمحمدی دریافت کند.

تأکید مستند بر قصاص قتل است و درباره جنایات دیگر خاموش است. قصاص قتل که همان اعدام است در حال حاضر در نزدیک به نصف کشورهای جهان لغو شده است که شامل همه اروپا و کشورهای هم‌سود شمال ایران (به‌جز قزاقستان) نیز می‌شود. نزدیک به یک‌چهارم کشورهای دنیا عملاً اعدام نمی‌کنند هرچند در قانونشان پیش‌بینی شده است. و بقیه شامل کشورهای مسلمان، ژاپن، چین، هند، امریکا همچنان مجازات اعدام را اجرا می‌کنند. اعدام‌های ایران در سال‌های اخیر بیشتر مرتبط با جرائم مواد مخدر بوده است نزدیک به سه‌چهارم اعدام‌ها)

تخصص قاضی عزیزمحمدی ولی پرونده‌های جنایی است و اعدام‌های پرشمار او ذیل قوانین قصاص رخ داده است. در 54 دقیقه‌ای که با او همراه می‌شویم کاملاً آشکار است که او با شغل خود یکی شده است. زندگی خانوادگی او در مستند جوری به تصویر کشیده می‌شود که ببینیم خانواده او جدای از زندگی حرفه‌ای او نیستند.

در فصلی طولانی می‌بینیم که او با گرفتن و آماده کردن خلعت آخرت که همان کفن باشد و پوشیدنان دائم به مرگ می‌اندیشند. این اندیشیدن به مرگ خود، اشراف به حق بودن مرگ و در یک‌کلام مرگ‌اگاهی به گمانم از رازهای سبک‌بالی قاضی عزیزمحمدی است. چه در مستند و چه در مصاحبه اختیاریه با او بارها سعی شده است از او بشنوند که شاید خطایی بر قلمت رفته باشد و کسی را به غلط حکم کرده باشی. او اما محکم جواب رد می‌دهد. او توضیح می‌دهد که مثلاً چند بار پرونده را می‌خواندم و فلان و بهمان. تکنیک‌های صدور حکم درست را می‌گوید ولی به گمانم مرگ‌اگاهی او است که پاسخ اصلی است. زندگی انسان مرگ‌اگاه با غیران تفاوت دارد. او بر اساس وقوف به مرگ زندگی می‌کند و این اشراف باعث می‌شود که برای زندگی واقعی پس از مرگ توشه بردارد. این توشه می‌تواند حتی صدور احکامی باشد که ذاتاً آن را نمی‌پسندد و فقط به حکم قانون و در اینجا به حکم دین آن‌ها را صادر کرده است.

قاضی عزیزمحمدی در مستند بر سر کلاس درس درباره بی‌تأثیر بودن قصاص در کاهش جرائم گفته است در مصاحبه با اختیاریه نیز باز می‌گوید به قصاص اعتقادی نداشته است ازنظر فکر خودم. میزبان اختیاریه می‌گوید من نفهمیدم قصاص حکم خداست و باز عزیزمحمدی می‌گوید و تأکید می‌کند ازنظر خودم اعتقاد نداشتم و سعی می‌کردم قصاص انجام نشود مگر آن‌که لازم بود که قصاص شود.

در مستند نیز کاملاً مشخص است که عزیزمحمدی نه‌فقط به اجرای احکام به‌مثابه یک وظیفه که به اجرای احکام هم چون یک پالاینده اجتماعی نگاه می‌کند. درجایی از مستند می‌بینیم که او به خبرنگار می‌گوید 15 سال حبس اعلام صادر شد ولی به مستندساز که حضور دارد می‌گوید این‌ها ترفندهای ماست برای ترساندن دیگران وگرنه این بیچاره زن جوان دارد برایش حکم سبک‌تری صادر می‌کنیم.

عزیزمحمدی در اختیاریه از عشق به قضاوت به‌عنوان کسب‌وکار از نوجوانی می‌گوید و این‌که مسیرش را جوری تنظیم کرده است تا بتواند به این مسند برسد. امتیاز مستند در این است که این گزاره را می‌شود از لابه‌لای زندگی نمایش‌داده‌شده او در این 54 دقیقه دید. سلوک او در خانواده و اطمینانی که خانواده‌اش به او و احکام صادره‌اش دارند و همدلی آن‌ها با این احکام و از همه مهم‌تر پاک‌دستی او در زندگی شخصی و مالی‌اش که در چند نوبت در فیلم آشکارا نمایانده می‌شود و از همه جالب‌تر برگشت او به خانه دوران کودکی‌اش و معرفی خودش معادل یک چهره تلویزیونی آشنا به اهل محل سابقش نشان می‌دهد که او چطور به شغلش و وظیفه‌اش نگاه می‌کند. در فصلی که او به محله کودکی برمی‌گردد می‌بینیم که یک کودک با خاستگاهی ازنظر مالی ضعیف بالیده است و رشد کرده است و سری میان سرها درآورده است و از این موفقیت خود سربلند و مشعوف است. یک اطمینان قلبی در کار او هست که لذت‌بخش است.

نکته جالب دیگری در مصاحبه اختیاریه هست که باز برای شناخت عزیزمحمدی راهگشا است. او درباره بخشیده شدن مجرم اسیدپاشی پرونده آمنه که با این جنایت کور شد حرف می‌زند و وقتی می‌خواهد بگوید که عامل جنایت را موقع قصاص آمنه بخشید می‌گوید خوشبختانه یا . و حرفش را می‌خورد. قشنگ معلوم است که او تأثیر قصاص را بر کاهش چنین جنایاتی محاسبه کرده بوده است و حکم صادر کرده است و او، کسی که قاتل پدر خودش را بخشیده است و برای مادر قاتل پدر خودش روبروی دوربین بغض کرد معلوم است که ته دل بدش نمی‌آمد که جنایتکار اسیدپاشی قصاص می‌شد.

قصاص از نخستین موارد مناقشه‌برانگیز در جمهوری اسلامی بوده است. جبهه ملی در خرداد 1360 علیه لایحه قصاص اعلام راهپیمایی کرد و آیت‌الله امام آن‌ها را به ارتداد محکوم کرد که حکم ارتداد نیز اعدام است. البته جبهه ملی در این اعتراض تنها نبود و برخی ون همراه انقلاب مثل دکتر علی گاده غفوری نیز به این لایحه نقد وارد کرده بودند. این مناقشه هنوز نیز ادامه دارد.

من به‌عنوان یک غیرمتخصص با جستجویی ساده و اینترنتی در قران به چهار آیه صریح می‌رسم که معروف‌ترینش همان است که می‌گوید ولکم فی القصاص حیاة. در این چهار آیه توصیه به گذشت نیز مشهود است. واقعاً قصاص چه جایگزینی می‌تواند داشته باشد و فرق بین کشورهایی که قصاص را حذف کردند با آن‌ها که همچنان آن را اجرا می‌کنند چیست؟

 

 

 

 

سبک و رها مثل قاضی عزیزمحمدی

قصاص ,مستند ,عزیزمحمدی ,می‌گوید ,حکم ,کرده ,است و ,است که ,که او ,کرده است ,قاضی عزیزمحمدی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اخبار و تکنولوژِی در طراحی سایت مجله آپدیت | Update.mag rayanehsabac دروس حوزه دنیای سخن خانه خدا در سال 1269 هجری شمشی ارنواز دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. آسمان پر ستاره مرجع تخصصی اخبار استانی dastan-moorcheh